کد مطلب:88689 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:436

اعتراف به حق











(یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه)

ترجمه: پرهیزگار اعتراف به حق می كند، قبل از این كه شهادت علیه او داده شود.

شرح: از دیگر اوصاف پرهیزگاران اعتراف به حقیقت است، آنها نیاز به گواه و شاهد علیه خود ندارند، زیرا در مخاصمات و منازعات بین افراد، اگر طرفی، حرف دیگری را پذیرفت نزاع مرتفع می شود و تنها وقتی نیاز به شاهد و گواه است كه یكی ادعاء كند و دیگری انكار كند، پرهیزگار واقعی خود اعتراف به حق می كند و دیگر نیاز به شاهد و گواه بر ضد او نیست، زیرا اگر انكار حق كند، دروغ و كذب صریح است و تقوی و عدالت باطنی او اجازه ی این گناه را به او نمی دهد.

او می داند اگر در نزاعی محكوم هم شود و ضرری ببیند، ضرر دنیوی و مادی است و آن بهتر از ضرر اخروی و معنوی است كه او را از سعادت ابدی محروم می كند.

امام باقر (ع) می فرمایند: اصبر نفسك علی الحق فانه من منع شیئا فی حق اعطی فی الباطل مثلیه، نفس خود را بر حق صبور گردان، زیرا كسی كه چیزی را در

[صفحه 530]

راه حق منع كند دو برابر آن را در راه باطل مصرف خواهد كرد[1].

علی (ع) می فرمایند: «اصبر علی مراره الحق و ایاك ان تنخدع لحلاوه الباطل، بر تلخی حق صبر كن و مواظب باش فریب شیرینی باطل را نخوری».[2].

در جای دیگر فرمودند: «لا یصبر للحق الا من یعرف فضله، كسی برای حق صبر نمی كند، مگر آن كه فضیلت آن را بداند».[3].

امام باقر (ع) می فرمایند: وقتی نزدیك وفات پدرم امام زین العابدین (ع) بود، مرا به سینه ی خود چسبانیدند و فرمودند: پسرم! آیا می خواهی تو را سفارش كنم، به آنچه پدرم (حسین بن علی) در موقع مرگ و شهادت و آخرین لحظات) به من سفارش فرمود، و پدر او «علی (ع)» نیز او را به آن وصیت و سفارش كرده بود: «ای بنی! اصبر علی الحق و ان كان مرا، پسرم! صبر كن بر حق، اگر چه تلخ باشد».[4].

چه مطلب بزرگی است كه سه امام در آخرین لحظات عمر خود سفارش كرده اند، آن هم به این صورت كه امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) در لحظات آخر حیات بوده اند، با كوله باری از تجربه های تلخ و شیرین و آن هم به صورتی كه امام سجاد (ع)، امام باقر را به سینه می چسبانند.

در روایت آمده، مردی از كوهستان و خارج شهر نزد امام صادق (ع) آمد و مسئله ای پرسید و حضرت، پاسخی فرمودند كه مطابق میل او نبود، سپس در سیمای او كراهت و گرفتگی را احساس كردند، و فرمودند: «یا هذا اصبر علی الحق فانه لم یصبر احد قط لحق الا عوضه الله ما هو خیر له، ای مرد صبر كن بر حق، زیرا احدی برای حق صبر نكرده است مگر این كه خداوند آنچه را خیر برای او بوده در

[صفحه 531]

عوض صبر به او داده است».[5].

مولی علی (ع) فرمودند: «الحق ثقیل، و قد یخففه الله علی اقوام طلبوا العاقبه (العافیه) فصبروا نفوسهم و وثقوا بصدق موعود الله لمن صبر و احتسب فكن منهم و استعن بالله، حق سنگین است و خداوند گاهی سبك می گرداند بر عده ای كه عاقبت (عافیت) را طلب كرده و نفوس خود را صبور ساخته و اعتماد كردند به درستی آنچه خداوند وعده داده است به صابرین و محاسبه گران، پس از آنها باش و از خداوند یاری طلب»[6].

حق گوئید گر چه بر علیه و بر ضرر شما باشد، خداوند در سوره ی نساء می فرماید: «ای كسانی كه ایمان آورده اید، كاملا قیام به عدالت كنید، برای خدا گواهی دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما یا پدر و مادر یا نزدیكان شما بوده باشد، «یا ایها الذین آمنوا كونوا قوامین بالقسط شهداء لله و لو علی انفسكم او الوالدین و الاقربین...».[7].

در ذیل آیه ی فوق حدیثی از ابن عباس آمده كه از آن استفاده می شود، افراد تازه مسلمان حتی بعد از ورود به مدینه به خاطر ملاحظات خویشاوندی از دادن شهادتهائی كه به ضرر بستگان آنها می شد، خودداری می كردند و آیه ی فوق نازل شد و به آنها هشدار داد.[8].

امام باقر (ع) می فرمایند: علی (ع) فرموده اند در قبضه (دسته) شمشیری از شمشیرهای رسول خدا صحیفه ای بود كه در آن سه چیز بود: «صل من قطعك و قل الحق و لو علی نفسك و احسن الی من اساء الیك، كسی كه با تو ارتباطش را قطع

[صفحه 532]

كرده تو ارتباط با او برقرار كن و حق را بگو گرچه بر ضرر تو باشد و كسی كه به تو بدی كرد تو به او نیكی كن!».[9].

رسول گرامی فرمودند: با تقواترین مردم كسی است كه در آنچه به نفع یا به ضرر اوست، حق را بگوید (اتقی الناس من قال الحق فیما له و علیه).[10].

مولی علی (ع) در وصایای خود به امام حسین (ع) می فرمایند: «یا بنی اوصیك بتقوی الله فی الغنی و الفقر و كلمه الحق فی الرضا و الغضب...، فرزندم تو را سفارش می كنم، به پرهیزگاری و خدا ترسی در بی نیازی و فقر و این كه حق گوئی و حق را مراعات كنی در حالت رضا و غضب...».[11].

رسول گرامی فرمودند: كسی كه با مظلومی رود تا حق او را اثبات كند، خداوند متعال قدمهای او را در روزی كه قدمها می لغزد ثابت می كند.[12].

مولی علی (ع) در زمان خود می نالید و می فرمود: «اعلموا رحمكم الله انكم فی زمان القائل فیه بالحق قلیل و اللسان عن الصدق كلیل و اللازم للحق ذلیل...، بدانید «خداوند، شما را رحمت كند» شما در زمانی هستید كه گوینده به حق در این زمان كم و زبان از راستگوئی كند شده (و راست و صدق نمی گوید) و ملازم حق ذلیل است».[13].

الهی، این شاعر شیوا در ذیل این فراز «یعترف بالحق قبل ان یشهد علیه» می گوید:


بحق زان پیش بر خویش آرد اقرار
كه بگشاید گواهی لب به گفتار

[صفحه 533]

كی او را اعتراف حق زیان است
كه با حق هر زمان سودی عیان است


ز حقگوئی همه سود آشكارا
به هر كار است مردان خدا را


كسی حق را نهان خواهد به انكار
كه پندارد زیانش را در اقرار


به اقرار حق ار تنها زیان است
زیان تن را ولی سود روان است


زیان تن بسی ناچیز باشد
چو جان را از زیان پرهیز باشد


به انكار حق ار گیری جهان را
زیان باشد كه سازی تیره جان را


جهان بگذاری و تاریك جانت
كشد در رنج و حسرت جاودانت


ور از اقرار حق محتاج گردی
به ملك عقل صاحب تاج گردی

[صفحه 535]


صفحه 530، 531، 532، 533، 535.








    1. بحار، جلد 78، صفحه ی 176- تحف العقول، صفحه 216.
    2. غرر الحكم.
    3. غرر الحكم.
    4. بحار، جلد 70، صفحه ی 184- جلد 71، صفحه ی 76.
    5. بحار، جلد 70، صفحه ی 107.
    6. بحار، جلد 77، صفحه ی 258- شرح ابن ابی الحدید، جلد 17، صفحه ی 86.
    7. سوره ی نساء، آیه ی 135.
    8. المنار، جلد 5، صفحه ی 455، به نقل از تفسیر نمونه، جلد 4، صفحات 3- 162.
    9. بحار، جلد 74، صفحه ی 157.
    10. بحار، جلد 70، صفحه ی 288- جلد 77، صفحه ی 112.
    11. بحار، جلد 77، صفحه ی 236.
    12. كنز العمال، خبر 5604.
    13. بحار، جلد 71، صفحه ی 292- شرح ابن ابی الحدید، جلد 13، صفحه ی 12 (روایات دیگری را می توانید در میزان الحكمه، جلد 2، صفحه ی 464 تا 476 بیابید).